عهدهای فراموش شده

الهی........

خدایا کمک کن تو بهترین شرایط و یا بدترین شرایط تو رو از یاد نبرم...خدایا دعا برای ظهور امام زمان(عج) و عمل در جهت آن را از من دور نکن.

آخرین نظرات
  • ۱۸ مرداد ۹۴، ۱۵:۱۶ - جهادیاتور
    سپاس

پدر و پسر

جمعه, ۲۶ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۲۵ ب.ظ

خیلی وقت بود که توی منطقه عملیات محرم مشغول تفحص شهدابودیم؛دیگر عشایر منطقه هم ما رو می‌شناختند و اگر پیکر شهیدی را می‌دیدند، خبرمان می‌کردند؛ یک روز یکی از عشایر چوپانبه نام «غلامی» با بنده تماس گرفت.
ـ سه تا شهید پیدا کردم سریع بیا پیکر‌ها را ببر.
ـ باشه میام.

ـ نه الان خودت را برسان؛ با تو کار دارم.

تعجب کردم که چرا این قدر اصرار می‌کند؛ خودم را به جایی که گفته بود رساندم؛ سه شهید را دیدم.

غلامی می‌گفت: «چند وقت این شهدا را این جا دیدم،هر وقت خواستم به شما زنگ بزنم بیایید، موفق نشدم.تا اینکه شب گذشته در عالم خواب خانمی را دیدم که البته اجازه نگاه کردن به صورتش را نداشتم، ایشان به من فرمودند:چرا تماس نمی‌گیری بیایند بچه‌های من را ببرند.از خواب بیدار شدم، حیران بودم، نمی‌دانستم این خانم که بود.خواب را برای مادرم تعریف کردم؛ مادرم گفت:ایشان خانم حضرت زهرا(س)، مادر شهدا بودند.

سریع برو و به مأمور تفحص منطقه بگو بیایند و شهدا را ببرند».

این شهدا پدر و پسر اعزامی از بابلسر بودند.

موافقین ۲ مخالفین ۱ ۹۴/۰۴/۲۶

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی